خودفراموشی آفت امر به معروف و نهی از منکر
درباره ما مسجدیها و بسیجیها مشکل “خود فراموشی” یکی از آسیبهای جدی است. منشاء این مشکل همان نگاه به بیرون است، یعنی ما از اول میگوییم باید به دیگران بهرهای برسانیم و آنها را هدایت کنیم.
یکی از آفات مذهبی بودن این است که با عطف توجه به دیگران، از خود غافل میشویم. آنچه در عالم ما اتفاق میافتد، این است که انسان وقتی نگاهش به بیرون افتاد، دیگر احساس نمیکند برای خودش کاری انجام بدهد و به مرور زمان دچار “خودفراموشی” میشود، مخصوصاً این گرفتاری برای کسانی که در عالم تربیت وارد میشوند افزایش پیدا میکند. علتش این است که در عالم تربیت نگاه به اصلاح امور جامعه و نقد دیگران است و آدم همیشه تجزیه و تحلیل میکند که فلانی چه گفته و فلانی چه کار کرده و فلانی با فلانی دعوایش شده است، همهاش حرف از دیگران است. با فرض این که این انگیزهها، انگیزههای درست و خوبی هم باشد اما در عین حال اثر طبیعی این قضیه این است که ذهن انسان دائماً معطوف به دیگران است و دیگران را راحت مورد نقد قرار میدهد و در عین حال غفلت از خود به وجود میآید.
این “نسیان نفس” خودش از عوارض آن “امر به دیگران” است، یعنی کسی که در خط حرف زدن برای مردم میافتد و این لباس را به تن میکند تا دائماً برای مردم بگوید و خط و نشان بکشد و دستور بدهد که این کار را بکن و آن کار را نکن، یکی از آفتها این است: “وتنسون أنفسکم”. در شغلها و حرفههای دیگر کمتر این قضیه اتفاق میافتد، کسی که طلافروش است به همان میزان که به مردم طلا میفروشد برای خانواده خودش هم استفاده میکند یعنی زن و بچههای آنها معمولاً طلاهایشان از دیگران بیشتر هم است، کسی هم که در کار بهداشت است، خودش هم معمولاً آدمی است که اهل رعایت است، توجه پیدا میکند. اما نمیدانم چه جوری است که در امر به معروف و نهی از منکر و بیان معارف دین، این غفلت وجود دارد که انسان وقتی فکرش و ذهنش “معطوف به دیگران” میشود، به همان میزان “توجه به خود” کم میشود.
چرا در بسیاری از دعاها و معارف دینی ما، این قدر توجه به خود دیده میشود؟ مثلا آیه ۲۸ سوره نور از حضرت نوح نقل میکند که فرمود: “رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ”؛ وقتی طلب مغفرت میکند، اول برای خودش طلب میکند، بهتر نیست که حضرت نوح بگوید: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات چرا اول از خودش شروع کرده است؟ این نشان میدهد اولویت را به دیگران دادن نگاه درستی است اما نجات از خود شروع میشود. بله در مقوله امکانات مادی که داشتن آن اصلاً امتیاز نیست، اول به دیگران بدهد و آنها را مقدم بدارد اما آنجایی که مربوط به ساختن نفس انسان است، اول باید از خود آغاز کرد.
همان دینی که در مادیات میگوید مسابقه ندهید، به جلوییها کاری نداشته باشید به پشتسر خودتان نگاه کنید که شما از خیلیها وضعتان بهتر است، همان دین، در معنویات دائماً میگوید قله را نگاه کنید و فکر کنید اگر بنا است یک نفر به قله برسد آن یک نفر خودتان باشید و سبقت بگیرید.
چه خوب است یاد بگیریم هرگاه نقدی بر دیگران میکنیم، اول خودمان را بسنجیم و ایراداتمان را حل کنیم.